نبوی نژاد/صدای فریادهای درختان با هویت ایلام را شنیدید


افق ایلام/رحمان نبوی نژاد/صدای فریادهای درختان با هویت ایلام که طعمه ی آتش ها شده بودند، به گوش ها رسید و دلهای فراوانی را لرزاند. دهها هکتار از جنگل های منحصر به فرد ایلام که نمادی بزرگ از مکتب حیات بخش الهی را ارزانی میدادند به کام آتش ها درآمدند تا چشمان فراوانی را به
افق ایلام/رحمان نبوی نژاد/صدای فریادهای درختان با هویت ایلام که طعمه ی آتش ها شده بودند، به گوش ها رسید و دلهای فراوانی را لرزاند. دهها هکتار از جنگل های منحصر به فرد ایلام که نمادی بزرگ از مکتب حیات بخش الهی را ارزانی میدادند به کام آتش ها درآمدند تا چشمان فراوانی را به گریه اندازند. اما چرا این داستان؟ و چرا این رنجنامه؟ خدا کند که دیگر در این حادثه ی تلخ، مقتول ، قاتل واقعی معرفی نگردد ! همه اش خواب آ لودگی راننده، مقصر واقعی نباشد ! یا در این محمل جدید ما، کباب و چای مسبب اصلی نباشند ! یا بهار خوب ، باد بد ، ویا روز و ساعت مناسب تنها عوامل این جرم نگردند ! که ما را از آنها بسی نفرت خواهد آورد. هر چند نیک می دانیم که هم درختان سوخته و هم مور و ملخ و جانداران آواره یا سوخته در این آتش قهر و هم کباب و چای و باد و… هیچیک زبان ندارند که با گوش ها و گویش های دنیوی مان بشنویم گفتمان آنان را! اما ما که فعلاً زنده ایم و زبان در دهان داریم حداقل می توانیم که مرثیه ایی ” پا موری” را شروع کنیم تا شاید وریا گردیم تا دمیدن صبح صادق بر ما.
آری در یک روز از واپسین روزهای بهاری که مزین و مصادف بود با نام محیط زیست سالم ، عنوانی که سرا پای پیامش باید برای انسانها سرشار از بهتر زیستن باشد ، زیستنی که حق انسان است و زیستنی که در شأن و مقام انسان باشد، نه زیستنی که توسط عده ایی به مرگ تدریجی دیگرا ن مبدل گردد . چندین نقطه از جنگل های منحصر به فرد ایلام در کام نهیب آتش هایی از جنس سوزان آن گرفتار آمدند، و در قامت این رخداد کار تا بدانجا پیش رفت که زن و بچه ایلامی در دل سیاهی شب و در میان آتش و دود درختان و آواره گی وفریاد دادخواهی موجودات زنده ی آن، به کوه و بیابان زدند تا با دستان به ظاهر خالی اما مملو از عشق و اراده و غیرت ، مهارش گردانند. برخی از مناطق جنگلی آتش گرفته عبارتست از مله پنجاب ، گل گل، هانیوان ، ششدار ،و شلم، نقاطی با فواصل منقطع از هم ، یعنی از نقاط تفریحی تا مناطق ممنوعه نظامی ، یعنی از دشت ها تا کوهها ، یعنی از صعب العبور ها تا خوش عبورها ، خشک و تر، سوخت که سوخت . حال این سوی بازار ما که مملو از حرف است و گفتمان ، دیدنی است به شرط آن که همه چیز گفته شود. عده ایی آمدند آگاهانه یا نا آگاهانه تنها نوک اتهامشان را طرف مردمانی نشانه گرفتند که به تفریح رفته بودند. غافل از اینکه پراکندگی نقاط آتش گرفته را محاسبه نکردند و سرگذشت سالیان دور و دراز اما بی خطر این مردم در تفریحاتشان را مرور نکردند.هر چند در محاسبه احتمالات ، کسی احتمال صفر نمی زند اما صراحت گویی عده ایی در آغاز پیدایش این واقعه، ما را آزار می دهد که بیانشان داریم.
یا عده ایی که آگاهانه یا نا آگاهانه خود سوزی درختان ایلام را به رخ مستمعین می کشانند ، یعنی درختان را خود متهم به سوختن خودشان می کنند. اظهارات عجیبی که بیشتر به توهم وخرافات در حضور اجنه ها می ماند تا یک نظر کارشناسی.
یا اینکه پیشنهاد می دهند که نباید از ورود دامداران به مراتع و جنگل ها ممانعت می کردیم ، تا به چنین روزی گرفتار نمی شدیم ، غافل از اینکه متاسفانه فراوان بودند وهستند دامدارانی که کارشان کمتر از آتش ها نبود ، چه شاخ و برگ های با نشاطی که زنده زنده طعمه تبرها و تیشه هایشان شدند، و چه خاک هایی که به جمع فرسایش یافتگان نپیوستند.هر چند نقد وتحلیل موضوعات توسط هر دلسوزی قابل تقدیر است ، اما بگذاریم تا مدیران و دست اندر کاران امرهم نتایج بررسی ها و اقدامات خود را برای این موضوع رسماً اعلام دارند تا انشاءالله شاهد ریشه کن کردن این داغ عظیم و این حادثه تلخ در استانمان باشیم. در پایان باز لازم میدانیم که افتخار نماییم به چنین مردمی و آفرین بگیم هر صبح وشام بر این همه شعور ، عقلانیت وغیرت. به امید شناسایی تمامی علل و عوامل این فاجعه .
برچسب ها :افق ایلام، آتش سوزی جنگل ها، بلوط
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0