سرباز دکل/رابطه ی سئوال برانگیز بانک ملت ایلام باارباب رجوع

بانک ملت علاوه بر نام بانک ، نام وآوازه ی بسیار بزرگ ملت را هم با خود یدک می کشد، عنوانی که در همان آغاز پیدایی ، به تعبیر اعتماد بر ظاهر کلام در سیره متشرعه وعقلاء، محل مأنوسانه ای را تداعی می کند.اما آنچه که در اندرون حکایت ما و بانک ملت ایلام می توان نتیجه گرفت شاید بنوعی موضوع را قابل تأمل بیشتر گرداند، که امید است مدافعان چنین اعمال و نگرشی ، با سلاح علم و منطق بتوانند افکار پرسش گرمان را تنویر بخشند. تا هم حداقل به وظیفه قانونی خود در پاسخگویی و شفاف سازی اعمالشان عمل کرده باشند و هم اینکه ذهن حقیقت جوی ما را به حقیقت ها رهنمون گردانند. باشد که سخن امروز ما با مردم و بانک ملت ایلام بهانه و سرآغازی باشد برای روشنگری های بیشتر و تلطیف سایر مسائل و دغدغه های پنهان و آشکار مردم با بانک ها و ویژه تر بانک ملت ایلام.
•بانک ملت ایلام و شعب آن ، جهت دریافت آسان تر معوقات و مطالبات خود از مشتریان و کسانی که بدانها به هرصورت تسهیلات و وام پرداخت کرده اند، ظاهراً با افراد حقیقی دیگری خارج از عوامل بانک قراردادهایی منعقد کرده اند که به جای بانک به این امر بپردازد.یعنی نوعی خرید خدمت همان افراد به اصطلاح عرفی و بازاری “شر خر” . حال این افراد یا بنگاه ها به جهت کسب درآمد بیشتر خود از میزان دریافت مطالبات آن بانک از مردم ، بدون داشتن قید و بندی با طرف ، به سهولت شأن و منزلت افراد و خانواده ها و یا همان مردم طرف قرارداد با بانک ملت ، نه به آنها را، مورد تاخت و تاز قرار می دهند، بی آنکه مسئولیتی را متوجه خود بدانند. اما مرکز این درد زایی آنجاست که عوامل بانک هم دربست خود راتسلیم خواسته های آن بنگاه یا فرد معوقه گیر کرده و در یک همپوشانی کاملاً مبرهن ، همه ی راههای ممکن و حتی محرمانه و امکانات و تجهیزات عمومی بانک را جهت تسهیل سود و منفعت بیشتر و آسانتر آنها، در اختیار قرار می دهند. بی آنکه کسی از این رابطه ی قابل تأمل و یا سئوال برانگیز بانک ملت ایلام با پدیده ی به اصطلاح شر خرها تاکنون رونمایی کرده باشد و یا دیده باشد. لذا می طلبد در تحلیل اولیه ی آسیب های چنین پدیده ِ نوظهوری و بدعت نا میمونی ، موضوعاتی را جهت افکار عمومی و بر حسب رسالت رسانه ای مطرح ساخت. 1) هر دستگاه یا موسسه عمومی می بایست منشور اخلاقی را در رابطه با ارباب رجوع و مشتریان رعایت نماید منشوری که فلسفه و بنیان آن مبتنی بر آموزه های دینی و اسلامی و انسانی است، اما گویا این منشور حداقل در شعبه …بانک ملت ایلام که یکی از مصادیق موضوع ماست وجود ندارد. ویا عمل مشترک گاز انبری بانک و طرف مطالبه گیرآن برای انجام سخت گیرانه ترین رفتار و گفتار با افرادی که به تصور نام و اعتبار بانک وارد آن حصار شده اند ، قطعاً نمی تواند با ذات و ظاهر آن منشور همخوانی داشته باشد.
2) بانک و یا هر طرف قراردادی بعنوان عامل می بایست طرف دیگر را نسبت به کل موضوع قرارداد و شرایط آن بدون کتمان حقایق آگاه نماید تابه اصطلاح با دوری از هر گونه شائبه ای حداقل عبارت ” با علم و اطلاع و رضایت متعهد می شوم ” متعامل ، برگرفته از رضایت باطنی مورد تصدیق شرع و ماهیت قوانین باشد. نه اینکه با عدم رعایت این موضوع با توسل به حیل مختلف، مثل وقت نداریم و معذالک و یا بعنوان مصداق تردر فعالیت بانکی بیاییم مثلاً عنوان یا صرفاً واژه ای بنام مرابحه را به طرف ناآگاه در عقود حتی به قیمت نادیده گرفتن ضوابط مشخص آن تحمیل کنیم. و یا بدتر از این ماجرا بیائیم افراد پناه آورده به بانک را به جهت کوچکترین بهانه ی ناعادلانه و غیر منصفانه ای، دو دستی به دامن به اصطلاح شرخر بانکمان بیندازیم.که قطعاً تجمیع این بخش از رفتارها می تواند نوعی دور زدن آشکار قوانین و مقررات تلقی شود که مستحق مورد توجه قرار گرفتن و امعان نظر مدافعان منافع و مصالح عمومی است.
3)آنچه که در پس اعمال و رفتار این بنگاه ها با چتر حمایتی بانک ملت مشاهده می شود این است که گویا تعریف معوقات و مطالبات با خود این دفتر و دستک بیرونی است، حال دو روز بعد از تنها یک سررسید باشد یا نه هر زمانی که خود صلاح بداند می تواند مصداق معوقه قرار دهد. چرا که در پی سئوال از چرایی انجام چنین رفتارهایی با مردم، مواضع بانک مذکور هم همین ادعا را بنوعی تصدیق می کرد. بعنوان نمونه عوامل بانک ملت شعبه ..ایلام در دفاع از این وضع معتقد بودند که خود طرف معوقه گیر ما می تواند هر اقدامی را در هر زمانی بصورت خودسر نسبت به دریافت کنندگان وام از بانک انجام دهد . یعنی از حجم مزاحمت ها و تماس ها و یا مراجعات بی قید و بند وغیر سازمانی گرفته تا عمل مسدود کردن حساب ها ی افراد و ضامنین و سایر فشارها. و حتی معتقد بودند به اینکه عوامل ونیروهای بانک هم تابع دستورات این به اصطلاح همکاران اجباری هستند. یعنی بانک ملت به نام و با عنوان و پوشش این بنگاه یا شرکت خصوصی معوقه گیر بعضاً می تواند چنین رفتارهایی را در حق ارباب رجوع خود اعمال کند. حال در تحلیل و نقد این آشفته بازار چه می توان گفت در حالیکه هنوز در اذهان ما چنین تجسم یافته است که بانک بعنوان یک موسسه عمومی دارای تعریف و جایگاه خاص خود است و موضوعاتی مثل دلالی وواگذاری بخشی از وظایف به دیگران و یا شرکت های وابسته و غیرو در انحصار تعاریف خاص خویشند.اما این تلفیق و معجون ناخوشایند را که امروز از ایلام کوچک ما دیدیم و چشیدیم، امیدواریم که در جای دیگر هرگز از این داروهای ترکیبی اشتباهی نبینیم و نشنویم. انشاءالله.