کد خبر : 463
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 اسفند 1393 - 7:01

علی عسکراحمدی /در مسیر بیداری

علی عسکراحمدی /در مسیر بیداری

  علی عسکر احمدی در مقاله در مسیر بیداری خود معتقد است: ازجمله مفاهیمی که همواره در گفتمان مردم ایلام در ایام انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و بویژه به هنگام معارفه وتودیع وانتصاب مدیریت عالی استان به کرات شنیده شده و می شود و به گفتمان غالب رسانه های دیداری ،شنیداری ونوشتاری

 

aliaskarahmadi[1]علی عسکر احمدی در مقاله در مسیر بیداری خود معتقد است:

ازجمله مفاهیمی که همواره در گفتمان مردم ایلام در ایام انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و بویژه به هنگام معارفه وتودیع وانتصاب مدیریت عالی استان به کرات شنیده شده و می شود و به گفتمان غالب رسانه های دیداری ،شنیداری ونوشتاری استان تبدیل می گردد، محرومیت ها وضرورت توسعه ومحرومیت زدایی از رخسار این استان محروم است.این گفتمان مختص فرد،گروه ویا جناحی خاص نبوده وهمه استان داران به هنگام معارفه به نحوی محرومیت زدایی را اساس برنامه های کاری خود اعلام وراهبردها و محورهایی در راستای بهبود وضع موجود استان و محرومیت زدایی آن بیان می نمایند.با وجود چنین وعده هایی محرومیت همچنان بسان سایه ای نام ایلام را یدک می کشد گویی محرومیت با رگ وخون وپوست ایلام و ایلامیان عجین شده واصولا استان ایلام قابلیت توسعه ندارد.بدیهی است که تداوم چنین روندی در درازمدت نتیجه ای جز سرخوردگی و نوامیدی در پی نخواهد داشت.

سوال این است که مشکل کجاست؟ و چه باید کرد؟ به نظر می رسد ریشه بخش عمده ای از این مساله در نبود برنامه و برنامه ریزی ویا عدم اجرای برنامه است که درنتیجه مدیران آگاهانه یا ناخودآگاه به دام انفعال افتاده وسلیقه های شخصی مبنا و محورعملکرد ها قرارمی گیرد. درچنین شرایطی اصولا ملاک و معیاری برای سنجش عملکرد سازمانی و تشخیص انحرافات احتمالی وجود ندارد ، براحتی می توان شعار داد وضعف ها را توجیه و با حرکت های پو پولیستی عوام فریبی کرد ویا سر مردم شیره مالید.

برخورد ریشه ای با چنین روندی مستلزم اعمال مدیریتی فعال،هدفمند و مبتنی بر برنامه ریزی است. اگر برنامه ریزی مبنای عمل قرار گیرد این امکان فراهم خواهد شد که تعریفی ازمحرومیت ها ،کاستی ها ونیازمندی های استان بدست آید و بر مبنای آنها وضعیت مطلوب استان وشاخص های که لازمه توسعه یافتگی است قابل احصاء شده ونهایتا امکان تعیین استراتژی ها و راهبردهای توسعه استان را در چارچوب چشم انداز توسعه کشورمشخص و زمینه برای تدوین برنامه و برنامه ریزی هموار خواهد شد.

وقتی که برنامه ریزی مبنای عمل مدیریت قرار گیرد فواید ومحاسنی در بر خواهد داشت ازجمله اینکه:

اولا- فعالیت ها هدف مند واولویت بندی خواهند شد.

ثانیا -رهنمودها ومعیارهایی برای پیش بینی امکانات ومنابع مورد نیاز و متناسب با نیازها واهداف فراهم خواهد شد.

ثالثا- امکان بودجه ریزی ،تعیین فعالیت ها و تخصیص منابع به اقدامات وعملیات مهیا می شود.

رابعا- خط و مشی ها ،رویه ها و روش های اجرای برنامه تعیین می گردد.

خامسا -این امکان فراهم خواهد شد که بتوان عملکرد ها را در مواقع لازم مورد ارزیابی قرار داد ودر جریان کم و کیف پیشرفت واحیانا انحراف از برنامه ویا فعالیت ها قرار گرفت.

و لذا در نبود برنامه و برنامه ریزی است که مدیران می آیند و کار میکنند و میروند و کماکان استان محروم را دست بدست به مدیران بعد از خود می سپارند

بدیهی است داشتن برنامه وعمل به آن مدیریت ها را از روزمرگی و تمرکز صرف بر مسائل فرعی و فعالیت های منفعلانه باز داشته واز آنها مدیرانی هدف مند،دور اندیش و آینده نگرخواهد ساخت.البته این امر به نوبه خود مستلزم تجدید نظر در سیاست های غیر اصولی موجود در عزل و نصب مدیران واعمال رویکردی علمی وحرفه گرا وشاخص مند ومبتنی بر شایسته سالاری درعزل نصب مدیران است.

از عواملی دیگری که مدیران را از برنامه ریزی گریزان ویا نسبت بدان کم توجه می کند عدم ثبات در مدیریریت ها و کوتاهی عمر مدیریت است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

محمد شنبه , 1 فروردین 1394 - 18:56

عالی است