کد خبر : 19751
تاریخ انتشار : یکشنبه 6 شهریور 1401 - 23:54

تیشه بر اصالت خویش نزنیم

تیشه بر اصالت خویش نزنیم

از دوردست که نگاه می کنی پهنه ای وسیع و مخملی درپیش چشمانت ترسیم می شود که تشویقت می کند نگاهت را فراتر از دید چشمانت بگسترانی، حریص می شوی همه این زیبایی را یکجا، در قاب چشمانت ببینی، اما آنقدر وسیع و فراخ است که چنین امری برایت ناممکن می شود. جنگلی زیبا و

از دوردست که نگاه می کنی پهنه ای وسیع و مخملی درپیش چشمانت ترسیم می شود که تشویقت می کند نگاهت را فراتر از دید چشمانت بگسترانی، حریص می شوی همه این زیبایی را یکجا، در قاب چشمانت ببینی، اما آنقدر وسیع و فراخ است که چنین امری برایت ناممکن می شود.
جنگلی زیبا و بکر و بهشتی دست نیافتنی که به خیال خودت هیچ بشری پایش را بر فرش زیبای آن نگذاشته است.
به مردمانت می بالی که چقدر فرهنگ حفاظت از محیط زیست در آنان نهادینه شده که چنین تابلویی، زیبا و دست نخورده باقی مانده و اینگونه حافظ این بهشت زیبا بوده اند.
کم کم دلت بیقرار این چشم انداز زیبا می شود و پایت، گوی سبقت را از چشمانت می رباید و ناخودآگاه محو این همه زیبایی می شود که بر این فرش مخملی پاگذاشته و از نزدیک نظاره گر اینهمه جلوه ی شکوه آفریدگارش باشد.
به این عرصه فراخ و زیبا که وارد می شوی خداوند را به خاطراین همه نعمت بی انتها شکرمی گویی اما کمی که پیشتر می روی، آن همه زیبایی، در پیش چشمانت رنگ می بازد.
با مناظری روبرو می شوی که قلب هر انسانی را به درد می آورد، حیف این تابلوی مخملی زیبا نیست که چنین آنرا خط خطی کرده اند؟
گناه این درختان چیست؟ مگر بخیل بوده و سایه سار رهگذرانشان نبوده اند؟ شاید خساست کرده و نگذاشته برگهایشان غذای دامها شود یا هوای پاکشان را از مردمانش دریغ کرده اند و هزاران شاید دیگر…
اما نه، این شایدها نمی تواند درست باشد، آنها سایه سار بی منت مردمان این دیار در گرما و سرمای طاقت فرسا بوده اند، زمان جنگ نقش مرکزیت استان را به خوبی بازی کرده اند.
نهادهایی چون استانداری و فرمانداری و سایر دفاتر ادارات را به خوبی میزبانی کرده و بدون گرفتن هیچ اجاره بهایی مستاجران خود را همچون مادری دلسوز در دامان سبز و پر از مهر خود پناه داده اند.
مگر می شود باور کرد جنگلی که زمان جنگ و ناملایمات روزگار، محل رونق کسب و کار و مشاغلی چون سلمانی و میوه فروشی و نانوایی و… بوده الان بخیل شده و به جرم خساست، مورد بی رحمی و هجوم مستأجرانش قرار گیرد.
نه، بلوط اصیل است و اصالت دارد، آیین مهروزی را آفریدگار در وجودش نهادینه کرده، روانیست چنین صفتی را به او نسبت بدهیم.
مگر این بلوطستان پیر، اصالت و ریشه ما ایلامیان نیست؟ پس چرا چنین بی رحمانه آنرا مورد هجمه تیشه و تبر خود قرار می دهیم و با دستان خود هویت خویش را به آتش می کشانیم؟
پهنه ای فراخ و دلربا که نفس مردمان این سرزمین به آن بند بوده، حالا خود به زور نفس می کشد، شانه هایش زخمی ضربه های تبر و ریه هایش درگیر گردوغبار خودی و غیرخودی است.
انصاف نیست درخت بلوطی که زمانی مأوا و پناهگاه آوارگی های این مردمان بوده و سینه اش مالامال از خاطرات تلخ و شیرین آن روزگاران است، چنین آزرده خاطر شده و تنش مورد گزند ناملایمات و خودخواهی ها قرارگیرد.
ایلام به واسطه جنگلها ی بلوطش، عروس زاگرس شده، این صفت زیبا (عروس زاگرس) برگرفته از این بلوط پیرو کهنسال است، بلوطستانی که شریک خوشی و ناخوشی ها و ناملایمات روزگار ما بوده و هست.
آن همه بذل و مهرورزی این درخت سرافراز، فرآموش شده و حالا که نفس هایش از غبار زمانه به شمارش افتاده به جای اینکه عصای دستش باشیم تیشه بی رحمی را بر تن خسته و کهنسالش می زنیم؟
این طبیعت زیبا و خدادادی آرامش، نشاط و شادابی را برای روح و جسم ما فرآهم ساخته ولی ما خواسته یا ناخواسته آن را به ورطه تخریب و نابودی سوق می دهیم.
جنگلهای بلوط که ایلام را عروس زاگرس کرده اند سرمایه های ارزشمندی هستند که حفظ و حراست از آنها وظیفه همگان است و در قبال حفاظت از این نعمت خدادادی همه ما مسوول هستیم.
پس بیاییم دست به دست هم دهیم، حافظ و امانتدار خوبی برای این میراث کهن باشیم، آنرا پاسداری کرده و با دستان خود تیشه براصالت خویش نزنیم…

* پروین صمیم نیا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.